رسته‌ها
جاده: مجموعه هفت قصه
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 15 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 15 رای
✔️ عناوین داستانها عبارتند از:
جاده / باران / مه / مرثیه / فانوس / تاووس / کوچه

در ابتدای داستان جاده می خوانیم:
مثل قفل و به چیزی مبهم فکر می کرد. یک جفت چکمه نیمدار چک پایش بود. نگاهش ته جاده میخ شده بود و دم به دم دماغش را بالا می کشید. نارعلی آروق زد. فکر کرد سنگین است. فکر کرد غذایش نگذشته. بی صدا گفت: "بازم ترش کردم"
صدای خرابش مثل فوتی بود که به کله نبی کرده باشند. در نتیجه افکارش پت پتی کرد و خاموش شد. چیزی نگفت. تنها غرغر خفه ای از گلویش بیرون زد: "اوف..."
نازعلی با نوک انگشت پیشانیش را خاراند. جراتی یافت. این بار به صدای بلندتر، آن طور که نبی هم بشنود، ادامه داد: "اون هفته لاجان بودم. رفته بودم پی گدا. بارونم میبارید مث چی... اما تو موسسه به هر کی میگفتم گدا آقا، کارگر فنیه، یه جوون ریزنقش، صورتش هم جوش بهاره داره... نمی شناسی؟" یا پاشو تند می کرد یا می گفت: "برو از یه بلد بپرس"...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
126
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mortelle
mortelle
1398/10/09

کتاب‌های مرتبط

عصرونه
عصرونه
0 امتیاز
از 0 رای
داستانهای ایران باستان
داستانهای ایران باستان
4.7 امتیاز
از 77 رای
در کارگاه نمدمالی - جلد ۲
در کارگاه نمدمالی - جلد ۲
4.5 امتیاز
از 27 رای
زنی که همیشه هست
زنی که همیشه هست
4.4 امتیاز
از 9 رای
روزی روزگاری
روزی روزگاری
4.5 امتیاز
از 6 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جاده: مجموعه هفت قصه

تعداد دیدگاه‌ها:
1
جاده: مجموعه هفت قصه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک